قرآن و استشراقاز خاورشناسی یا شرق شناسی در عربی با " استشراق " و در انگلیسی با "Orientalism" یاد میشود. این واژه در ابتدا به دانشجوی اهل مشرق زمین اطلاق میشد، سپس در سال ۱۸۱۲م. در فرهنگ آکسفورد به معنای "شرق شناسی" به کار رفته است. [۱]
اسکندرلو، محمدجواد، مستشرقان و تاریخ گذاری قرآن، قم، پژوهشهای تفسیر و علوم قرآن، ۱۳۸۷ش، چاپ دوم، ص۳۶.
فهرست مندرجات۲ - تعریف اصطلاحی استشراق ۲.۱ - استشراق به معنای عام ۲.۲ - استشراق به معنای خاص ۳ - تاریخچهی استشراق ۳.۱ - دورهی استشراق دینی ۳.۲ - دورهی استشراق نظامی ۳.۳ - دورهی استشراق استعماری ۴ - اهداف مستشرقان ۴.۱ - خاورشناسان منصف و حقیقت جو ۴.۲ - خاورشناسان تبشیری ۴.۳ - خاورشناسان استعماری ۴.۴ - خاورشناسان ناآگاه ۴.۵ - خاورشناسان یک سویه ۵ - مستشرقان معروف ۵.۱ - تئودور نولدکه ۵.۲ - ایگناز گلدزیهر ۵.۳ - رژی بلاشر ۵.۴ - ولیام مونتگمری وات ۵.۵ - ریچارد بل ۶ - فعالیتهای قرآنی مستشرقان ۶.۱ - عرصهی اول ۶.۲ - عرصهی دوم ۶.۳ - عرصهی سوم ۶.۴ - عرصهی چهارم ۶.۴.۱ - نقاط ضعف دائرةالمعارف لیدن ۷ - مباحث علمی مستشرقان در زمینهی قرآن ۸ - نقد کلی استشراق ۹ - پانویس ۱۰ - منبع ۱ - ریشه"Orientalism" که به معنای مکتب خاورشناسی بوده، از سه واژه تشکیل یافته؛ "Orient" به معنای خاور ، مشرق یا آسیا بوده، پسوند "al" برای ربط است، یعنی مسائل مربوط به مشرق زمین و خاورشناسی و پسوند "ism" به معنای مکتب است. [۲]
زمانی، محمدحسین، شرق شناسی و اسلام شناسی غربیان، قم، موسسه بوستان کتاب، ۱۳۸۵ش، چاپ اول، ص۸۵۳.
۲ - تعریف اصطلاحی استشراقاز "خاورشناسی" تعریفهای بسیار مختلفی ارائه شده که تعریف کلی و ساده ی آن یعنی، مطالعه ی غربیها درباره ی امور مختلف شرق (از لحاظ جغرافیایی، نژاد ، زبان ، هنر ، مذهب دین و...) ؛ [۳]
رضوان، عمربن ابراهیم، آراء المستشرقین حول القرآن الکریم، ریاض، دارالطیبه، ۱۹۹۲م، چاپ اول، ج۱، ص۲۳.
اما این تعریف مورد پسند همه نبود، از این رو برخی دانشمندان، خاورشناسی را جهت گیری علمی برای مطالعه ی شرق و به هدف برتری و سیادت بر شرق دانستند. [۴]
صادقی، تقی، رویکرد خاورشناسان به قرآن، تهران، فرهنگ گستر، ۱۳۷۹ش، ص۲۸.
مناسبترین و جامعترین تعریف درباره ی استشراق، این است که خاورشناسی را دو نوع دانسته و برای هر کدام تعریفی خاص ارائه دهیم: ۲.۱ - استشراق به معنای عاممجموعه فعالیتهای پژوهشی غربیان درباره ی ابعاد مختلف کشورهای شرقی به جز بعد دینی آنها. ۲.۲ - استشراق به معنای خاصاسلام شناسی توسط غیر مسلمانان که این تعریف مصطلح حوزههای علمیه و جوامع فرهنگ دینی است. [۵]
شرق شناسی و اسلام شناسی غربیان، ص۵۰ – ۵۱.
۳ - تاریخچهی استشراقدرباره ی نقطهی آغاز استشراق، اختلاف نظر بسیاری است و از قرن ششم قبل از میلاد [۶]
شرق شناسی و اسلام شناسی غربیان، ص۸۱.
تا قرن نوزدهم میلادی [۷]
صادقی، تقی، رویکرد خاورشناسان به قرآن، تهران، فرهنگ گستر، ۱۳۷۹ش، ص۳۵.
نزدیک به دوازده نظر مختلف وجود دارد. [۸]
جمعی از اساتید با حضور آیتالله مکارم شیرازی، ناصر، مقالهی نشست علمی قرآن و مستشرقان، مجله قرآن و مستشرقان، شمارهی دوم، تابستان ۱۳۸۶ش، ص۲۵.
این اختلاف نظر شدید به این دلیل است که از خاورشناسی تعریف روشن و مشخصی در دست نیست و برخی آغاز یکی از پدیدههای فرهنگی را که قسمتی از شرق شناسی بوده، نقطه ی آغاز استشراق دانستهاند. [۹]
شرق شناسی و اسلام شناسی غربیان، ص۸۱.
در بحث تاریخی شرق شناسی دورههایی وجود دارد که شرق شناسی طی آنها روند رشد خود را پشت سر گذاشته است: ۳.۱ - دورهی استشراق دینیاین دوره پس از فتح اندلس ، شام و سوریه به دست مسلمانان و شکوفایی حیات علمی در آن دیار و فتح جزایر دریای مدیترانه و جنوب ایتالیا آغاز شد. در این دوره، اروپائیان به ثروت عظیم علمی مسلمانان پی بردند و از این جهت به ترجمه و یادگیری علومی که نزد مسلمانان به خصوص در اسپانیا بود، پرداختند. این دوره از تاریخ شرق شناسی با جنگهای صلیبی پایان یافت. ۳.۲ - دورهی استشراق نظامیاین دوره از زمان جنگهای صلیبی آغاز شد و تقریبا تا نیمهی قرن هجدهم میلادی ادامه یافت. در این دوره مسلمانان و طرف مقابل آنها، علاقهی بیشتری به شناسایی هم داشتند. غربیان با میراث اسلامی آشنا شدند و همراه مقابلهی نظامی، به مقابله تبلیغی نیز پرداختند که از خصوصیات این دوره، ترجمهی بسیاری از متون اسلامی است. ۳.۳ - دورهی استشراق استعماریاین دوره تقریبا از نیمهی قرن هجدهم میلادی آغاز شد و تا پایان جنگ جهانی دوم ادامه داشت. در این دوره مستشرقان از آگاهیهای علمی استشراق برای استعمار سرزمینهای اسلامی بهره بردند. استشراق در زمینهی قرآن با ترجمه ی قرآن در سال ۱۱۴۳م. و به طور تخصصی توسط "گوستاو وایل" آلمانی که از سال ۱۸۴۴ تا ۱۸۷۲م. در این زمینه اشتغال داشته، آغاز شد. [۱۰]
ساسی، سالم الحاج، نقدالخطاب الاستشراقی الظاهره الاستشراقیه و اثرها فی الدرسات الاسلامیه، بیروت، دارالمدار الاسلامیه، ۲۰۰۲م، چاپ اول، ص۳۷ – ۵۹.
۴ - اهداف مستشرقانجریان خاورشناسی را از لحاظ انگیزه میتوان به سه گروه دسته بندی نمود که برخی از این دسته بندی به "مکاتب استشراق" نام میبرند: [۱۱]
زمانی، محمدحسین، در کتاب شرق شناسی و اسلام شناسی غربیان.
۴.۱ - خاورشناسان منصف و حقیقت جوکسانی هستند که واقعا دنبال حقیقت هستند و از این جهت به همهی منابع اسلامی رجوع میکنند تا حقیقتی را بیابند و آن را بیان کنند. در میان آنان میتوان به افرادی همچون: "ادوارد سعید" و "هانری کربن" اشاره کرد. ۴.۲ - خاورشناسان تبشیریاینان کشیشهای کلیساها هستند که برای دفاع از مسیحیت و پوشش نقایص آن به این نتیجه رسیدند که جلوی نور اسلام را باید گرفت؛ لذا از راه پژوهش در دین اسلام به ویژه قرآن روی آوردند و قرآن را فقط جهت " نقد "، ترجمه نمودند که "پطرس محترم" از جملهی اینهاست. ۴.۳ - خاورشناسان استعماریاینها مامور دولتهای استعماری مانند: انگلیس ، فرانسه و آمریکا بودند که درباره ی مشرق زمین و اهالی آن اطلاعاتی را به دست میآوردند تا نقاط قوت و ضعف را شناسائی کرده و به دست سفارت خانههای حکومتهای غربی بدهند تا از این راه زمینهی سلطهی غرب را بر شرق هموار سازند که "رژی بلاشر" و "گیب" از این طیف بودند. [۱۲]
اعظم شاهد، رئیس، اعجاز قرآن از دیدگاه مستشرقان، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، ۱۳۸۶ش، چاپ اول، ص۲۸ – ۳۱.
" آیت الله مکارم شیرازی " انگیزه ی مستشرقان را همراه با متغیرهای دیگر مورد بررسی قرار داده و مستشرقان را به پنج قسم تقسیم نموده و دو قسم به اقسام بالا اضافه کرده است: ۴.۴ - خاورشناسان ناآگاهمستشرقانی هستند که نه مامورند و نه متعصب لجوج ، اما ناآگاه که مایهی علمی نداشته و به خاطر جهلی که دارند، بسیار تخریب میکنند. ۴.۵ - خاورشناسان یک سویهمستشرقانی که مامور، متعصب و لجوج و ناآگاه نیستند، اما یک سویهاند؛ یعنی منابع شان همه منابع اهل سنت است و اصلا از منابع شیعه خبری ندارند. طبیعی است اینها شاید به نفع اهل سنت کار کنند، ولی به زیان شیعیان تمام میشود. [۱۳]
مجلهی قرآن و مستشرقان، نشست علمی، ص۱۴ – ۱۶.
۵ - مستشرقان معروفاکنون برخی از مستشرقین را که در زمینه قرآن کار کردهاند، معرفی میکنیم: ۵.۱ - تئودور نولدکهخاورشناس آلمانی که در سال ۱۸۵۶م. کتابی با عنوان "تاریخ قرآن" ارائه کرد. این کتاب به عنوان رسالهی دکترای وی بود و پس از آن تلاش خود را در زمینهی تاریخ قرآن ادامه داد. [۱۴]
داوود، عبدالقهار، الاستشراق و الدراسات الاسلامیه، اردن، دارالفرقان، چاپ اول، ص۸۵ – ۸۶.
۵.۲ - ایگناز گلدزیهرخاورشناس مجارستانی که در زمره ی خاورشناسان یهودی به شمار میرود و نقش به سزایی در ترویج شبهات مربوط به اسلام ، رسول خدا ، قرآن و حدیث در جهان داشته است. وی در سال ۱۸۵۰م. متولد شده و در سال ۱۹۲۱م. (در سن ۷۱ سالگی) از دنیا رفته است. او در پژوهشهای قرآنی خود وامدار نظریات "تئودور نولدکه" در کتاب تاریخ قرآن است. از این خاورشناس آثار مختلفی به جا مانده و در میان آثار وی، با موضوع علوم قرآنی به کتاب گرایشهای تفسیری در میان مسلمانان ، میتوان اشاره کرد. [۱۵]
پورطباطبائی، سیدمجید، مقالهی قرآن پژوهی گلدزیهر، مجلهی قرآن و مستشرقان، شمارهی دوم، تابستان ۱۳۸۶ش، ص۱۹۴ – ۱۹۵.
۵.۳ - رژی بلاشرمستشرق فرانسوی که در سال ۱۹۴۷م. "آستانه ی قرآن" را نوشت و در سال ۱۹۵۳م. " محمد در مکه " را نوشت و در سال ۱۹۵۴م. ترجمهای از قرآن را تدوین کرد که مقدمهای مفصل داشت و شامل تفسیری خلاصه بود. این ترجمه در آغاز به ترتیبی اجتهادی از خود بلاشر چاپ شد و در چاپهای بعدی به ترتیب نزول چاپ گشت. [۱۶]
داوود، عبدالقهار، الاستشراق و الدراسات الاسلامیه، اردن، دارالفرقان، چاپ اول، ص۸۷.
۵.۴ - ولیام مونتگمری واتمستشرق انگلیسی است که در سال ۱۹۶۹م. کتابی درباره وحی اسلامی نوشت. [۱۷]
عبدالله، محمد امین، الاستشراق فی السیره النبویه، المعهد العالمی للفکر الاسلامی، ۱۴۱۷ق، چاپ اول، ص۹.
۵.۵ - ریچارد بلدر سال ۱۹۳۹م. ترجمهای از قرآن توسط وی چاپ شد و در سال ۱۹۹۱م. کتابی با عنوان "تفسیری بر قرآن" نوشت. [۱۸]
مجلهی قرآن و مستشرقان، نشست علمی، ص۴۳.
۶ - فعالیتهای قرآنی مستشرقانمستشرقان در زمینه ی قرآن در عرصههای مختلفی کار کردهاند که اکنون به اهم آن میپردازیم: ۶.۱ - عرصهی اولترجمهی قرآن کریم به زبانهای اروپایی و دیگر زبانهای دنیاست. نخستین ترجمه ی قرآن توسط "پطرس مبجل محترم “ در سال ۱۱۴۳م. انجام گرفت. این ترجمه چهارصد سال نشر نیافت و در مخزن کتابخانه کلیسا قرار داشت تا نخست مبلغان و روحانیان مسیحی آن را از نزدیک بخوانند و به تبلیغ علیه "قرآن" در سطح دنیا بپردازند. [۱۹]
مجلهی قرآن و مستشرقان، نشست علمی، ص۳۵.
۶.۲ - عرصهی دومچاپ قرآن کریم است که حدود سال ۱۵۳۰ میلادی در ایتالیا، نخستین بار توسط کلیسا چاپ شد و بسیاری از چاپهای بعدی قرآن و ترجمههای آن نیز به وسیلهی کلیسا بوده که همراه نقدهای حاشیهای یا به عنوان مقدمهای یا مؤخرهای بر قرآن، چاپ گردید. [۲۰]
داوود، عبدالقهار، الاستشراق و الدراسات الاسلامیه، اردن، دارالفرقان، چاپ اول، ص۲۴.
۶.۳ - عرصهی سومبحث معجم نگاری است. گرچه نیاز حوزههای علمیه و قرآن پژوهان به معجم قرآن جهت به دست آوردن واژهها و آیات ، از نیازهای جدی است؛ لکن این کار (معجم الفاظ قرآن) نخستین بار توسط آقای "فلوگل “ مستشرق آلمانی انجام گرفت و آقای "ژول لاگون “ مستشرق فرانسوی در حدود ۱۵۰ سال قبل وارد این عرصه شد و معجم موضوعی قرآن را نوشت. [۲۱]
مجلهی قرآن و مستشرقان، نشست علمی، ص۳۵ – ۳۸.
البته برخی معتقدند که اولین فهرست قرآنی با عنوان "نجوم الفرقان" توسط مصطفی ابن محمد در سال ۱۸۱۱م. در هند نگارش شده است. [۲۲]
داوود، عبدالقهار، الاستشراق و الدراسات الاسلامیه، اردن، دارالفرقان، چاپ اول، ص۲۶.
۶.۴ - عرصهی چهارمبحث دایرة المعارف نویسی است. امروزه میتوان گفت که مشهورترین دائرةالمعارف قرآنی در سطح جهان ، دائرةالمعارف قرآنی لیدن است که توسط مستشرقان غربی و شرقی نگارش یافت و با ویراستاری خانم "جین دمن مک اولیف" در شهر لیدن هلند در سال ۲۰۰۱م. اولین جلد آن چاپ شد. این کتاب مشتمل بر هزار مدخل در موضوعات و اعلام قرآن میباشد. [۲۳]
رضائی اصفهانی، محمدعلی، مقاله بررسی دائره المعارف قرآن لایدن، مجله قرآن و مستشرقان، شماره اول، زمستان ۱۳۸۵ش، ص۶۰ – ۶۸.
۶.۴.۱ - نقاط ضعف دائرةالمعارف لیدنبرخی نقاط ضعف دائرةالمعارف لیدن: ۱. تکرار تهمتهای مستشرقان نسبت به قرآن ؛ ۲. تناقض گویی درونی در دائرةالمعارف؛ ۳. نقل اسرائیلیات بدون نقد ؛ ۴. نسبت دادن برخی مطالب غیرمناسب به پیامبران الهی ؛ ۵. عدم استفاده از نویسندگان متخصص قرآن. [۲۴]
رضائی اصفهانی، محمدعلی، مقاله بررسی دائره المعارف قرآن لایدن، مجله قرآن و مستشرقان، شماره اول، زمستان ۱۳۸۵ش، ص۶۰ – ۶۸.
۷ - مباحث علمی مستشرقان در زمینهی قرآنمستشرقان در حیطههای علمی فراوانی به مباحث قرآنی پرداختهاند، اما بیشتر شبهات ، نقد، بررسی و آراء آنها در مباحث علوم قرآن است؛ مانند: اعجاز ادبی ، علمی و تشریعی قرآن؛ که بیشتر شبهاتشان در زمینه ی اعجاز قرآن ، مربوط به اعجاز ادبی و مصدر قرآن است که وحیانی بودن آن را نمیپذیرند، تاریخ گذاری و نزول قرآن، نسخ در قرآن، جمع و تدوین قرآن، تاثیرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه، تاثیرپذیری قرآن از عهدین، و... که به تناسب مباحث مذکور در زمینهی علوم قرآن، وارد مباحث تفسیری نیز شده و در این راستا شبهات و نظریاتی را مطرح کردهاند. [۲۵]
معرفت، محمدهادی، التمهید فی علوم القرآن، قم، موسسه فرهنگی تمهید، ۱۳۸۶ش، چاپ اول، ج۷، ص۳۳۳ – ۴۴۱.
اما بیان این مباحث و نقد آنها از ناحیهی علمای شیعه در مجال این نوشتار نمیگنجد و تنها به معرفی چند کتاب مفید که در این زمینه نوشته شده، بسنده میکنیم:۱. "شبهات و ردود" از آیتالله محمدهادی معرفت ؛ ۲. "آراء المستشرقین حول القرآن الکریم و تفسیره" از عمر بن ابراهیم رضوان ؛ ۳. "شبهات حول القرآن الکریم و تقنیدها" از قاضی عنایت ؛ ۴. "نقدالخطاب الاستشراقی، الظاهره الاستشراقیه و اثرها فی الدراسات الاسلامیه" از ساسی سالم الحاج . ۸ - نقد کلی استشراقمستشرقانی که در زمینهی قرآن دست به کار شدهاند، با نقدهای بسیاری روبرو هستند؛ در اینجا به اهم آنها اشاره میکنیم: ۱. اولین مشکل مستشرقان این است که غالبا نمیتوانند بدون پیش فرض وارد بحث شوند. مستشرقان چون خودشان را مسیحی میدانند؛ اساسا اسلام را به عنوان دین آسمانی قبول ندارند؛ پس به طور طبیعی با این پیش فرض وارد مباحث قرآنی میشوند که کتابی غیرالهی را بررسی میکنند، نه کتابی که صددرصد کلام خداست. [۲۶]
معرفت، محمدهادی، مقالهی نقاط قوت و ضعف مطالعات مستشرقان، مجلهی قرآن و مستشرقان شماره اول، زمستان ۱۳۸۵ش، ص۱۲.
۲. برخی از مستشرقان متعصب هستند و برای دفاع از مسیحیت دست به شناسایی اسلام و قرآن زدهاند یا مامور استعمارند و برای استعمارگران راه درست میکنند که در نتیجه نمیتوانند صرفا دیدی علمی داشته باشند. ۳. جمعی از مستشرقان غالبا در نشر کتابها و معارف اسلامی به جست و جو و گزینش کتابها و موضوعاتی پرداختهاند که دارای یک نحوه ضعف بوده که در نتیجه، ضعفی را برای معارف اسلام درست کرده و ترویج دادهاند. [۲۷]
زمانی، محمدحسین، مستشرقان و قرآن، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۵ش، چاپ اول، ص۹۳ – ۹۵.
۹ - پانویس
۱۰ - منبعسایت پژوهه برگرفته از مقاله «قرآن و استشراق». |